افشین قطبی؛ محبوبیت از دست رفته

هیچ کس فکرش را هم نمی‌کرد افشین قطبی که تا چند سال پیش فردی ناشناخته  بود در اولین سال مربیگری در پرسپولیس تا آن حد محبوب شود. قطبی خیلی زود امپراطور شد. قهرمانی پرسپولیس پس از سالها، طرز صحبت کردن جدید و اخلاق و عادات غیر ایرانی‌اش به سرعت از او یک چهره محبوب ساخت. حتی طرفداران تیم رقیب، استقلال هم به او احترام می‌گذاشتند و کمتر علیه‌اش شعار می‌دادند.

پس از قهرمان کردن پرسپولیس قطبی در اوج محبوبیت از ایران رفت و شاید چیزی نمانده بود برای همیشه نزد طرفداران فوتبال جاودانه شود. اما یک تماس از محمد علی آبادی و وعده و وعیدهای مالی فراوان حسین هدایتی، مالک متمول وقت پرسپولیس، قطبی را دوباره وسوسه کرد از تصمیم درستش برگردد و مجددا سرمربی پرسپولیس شود.

شاید همان روز بود که افشین از آن امپراطور همیشگی فاصله گرفت. دیگر ایرانی شد. یاد گرفت کنار زمین فحش بدهد. دیگران را متهم کند. دروغ بگوید و از علی آبادی و کفاشیان و... تعریف و تمجید کند.



برای من اما افشین قطبی وقتی مرد که در شبکه خبر دیدمش. دهه فجر بود. بعد از یکی از بازی‌های پرسپولیس خبرنگار از قطبی راجع به راهپیمایی 22 بهمن پرسید و قطبی در کمال تعجب در یک مصاحبه ورزشی، مردم را به حضور پرشور! در راهپیمایی 22 بهمن دعوت کرد. او به خوبی یاد گرفته بود چگونه می‌توان در فوتبال این مملکت پیشرفت کرد.

سرانجام قطبی مربی تیم ملی شد و ایران را نتوانست به جام جهانی ببرد. قراردادش تمدید شد. انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و قطبی در مراسم تنفیذ احمدی‌نژاد شرکت کرد. این عمل او باعث مرگ کامل امپراطور برای هواداران شد. چند روز بعد در استادیوم آزادی هو شد و درفیس بوک گروه‌های مختلفی جهت اعتراض به این کار او تشکیل شد. قطبی خیلی زود محبوب شد، به سرعت یاد گرفت چگونه ایرانی شود و در یک چشم به هم زدن محبوبیتش را برای همیشه از دست داد. خداحافظ امپراطور!





نظرات:

حقیقت
«محسن» می‌گوید:
«بله دوست عزیز شرکت در تنفيذ پس از این حوادث برای یک انسان آزاده خیلی عجيبه. ما آدم ها رو بر اساس کارهایی که انجام میدن میشناسیم و بر همین اساس بهشون احترام میزاریم یا نه! قطبی کارهایی انجام داد که خوب بود وباعث محبوب شدنش شد و کاری هم انجام داد که باعث نفرت مردم شد و بهتره بره گم شه این کجاش عجیبه؟»

تعادل
«حتمئ» می‌گوید:
«اين تين ايجر بازي ها ديگه چيه؟ اين کسي به عنوان مربي اومده ايران محبوب شده يه سري خصوصيات مثبت و منفي داشته. نه اون محوبيت از سر عقل بود نه اين منفور شدن. وقتي يه نفر با فدراسيون فوتبال قرارداد ميبنده يعني کارمند دولت هست و بايد کار خودش رو درست انجام بده. يعني مربيگري کردن. از کارمند دولت چرا انتظار داريم که با سازمان مطبوعش مخالفت کنه؟ واقعا اين شرکت در تنفيذ اينقدر عجيبه؟»





گزارش تخلف
بعدی